پدرم نماز شکر می خواند برای چه ؟...
آری یادم آمد ، گویا شادمان از موفقیتِ فرزندش بود .
محکم او را در آغوش کشید.
خداوند مهمان قلب من شده بود. من صدای پرواز ملائک را می شنیدم.
آری یادم آمد ، گویا شادمان از موفقیتِ فرزندش بود .
محکم او را در آغوش کشید.
خداوند مهمان قلب من شده بود. من صدای پرواز ملائک را می شنیدم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر